اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خلیل

نویسه گردانی: ḴLYL
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن احمد فراهیدی ، مکنی به ابوعبدالرحمن . بسال صد هجری قمری متولد شد و بسال 175 هَ . ق . درگذشت . ابوعبداﷲ محمدبن خلکان در رساله ٔ فرهنگ آورده که خلیل بن احمد نحوی عروضی بصری در اصل از اولاد ملوک عجم بود یعنی از ابناء ملوکی بوده که نوشیروان ایشان را پس از فتح یمن در تحت سپهسالاری اهرن بدانجا فرستاد و نیز سیبویه از همین خاندان و نژاد است . بنابر قول ابن ابی خثیمه احمد پدر خلیل نخستین کس است که در اسلام بدین نام خوانده شدو اصل او از ازد از فراهید است که یونس بجای فراهیدی او را فرهودی گفته . او از بزرگان علم و از کسانی است که عمر خود را در راه علم گذراند و با تربیت شاگردان بزرگی و دست یافتن بر قواعد مهم زبان عرب نام خود را در ردیف بزرگان عالم این علم قرار داد. حنین بن اسحاق معروف بنابر قول قاضی صاعد اندلسی در «طبقات » عربیت از خلیل آموخت و هم او بود که کتاب العین خلیل را در بغداد بپراکنید. ابن ابی خثیمه می گوید: خلیل نخستین کس بود که به استخراج مسائل نحوی پرداخت و هم او نخستین کس بود که عروض را پایه گذاشت و با قواعد آن پایه های سنجش شعر عرب را تأسیس کرد. کتبی که به خلیل منسوب است «کتاب العین » در لغت و «کتاب النغم ۞ » و «کتاب الروض » و «کتاب الشواهد» و «کتاب النقط و الشکل » و «کتاب فائت العین » است که از بین اینها کتاب العین مشهورتر از دیگر کتب اوست درباره ٔ تألیف کتاب العین و طرز انشاء و سقطات و زوائد آن بحثها شده و عقایدی ابراز گردیده است که مجموع اقوال موافق و مخالف می رساند که این کتاب ازمهمترین کتبی است که در لغت عرب پرداخته شده است . ابن ندیم می گوید: که خلیل بن احمد را پنجاه ورقه شعر بود. مرگ او را چنین آورده اند: او در حال فکر و استخراج قاعده ای در حساب داخل مسجد شد و چون غرق در فکر بود با گذرنده ای برخورد کرد و بر اثر آن صدمت درگذشت .برای اطلاع بیشتر به اعلام زرکلی ج 1 ص 296 و الفهرست ابن ندیم و روضات الجنات و معجم المطبوعات رجوع شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
خلیل . [ خ َ ] (اِخ )ابن احمد لغوی . رجوع به خلیل بن احمد فراهیدی شود.
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن موسی جندی ، مکنی به ابوالضیاء. فقیه مالکی و از اهل مصر بود در قاهره علم آموخت و مفتی مذهب مالکی شد. ا...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن ایبک بن عبداﷲصفوی . رجوع به صلاح الدین صفوی شود.
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن شاهین ظاهری . از امیران مصر و از مشتاقان به بحث و فحص بود. او سالها بر اسکندریه حکم راند و بسال 840 هَ . ق . نیز ا...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن ابراهیم بن خلیل قزوینی ، مکنی به ابویعلی . از قضات و از حافظان حدیث و عارفان به علم رجال بود. ا...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن محمدمراد حسینی . از مورخان زمان خود و مفتی شام بود بسال 1192 هَ . ق . بر مسند فتوی نشست و کتاب «سلک ...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن غازی قزوینی . از فاضلان شیعی مذهب است و کتاب «شرح العده » در اصول و «حاشیه ٔ مجمعالبیان » و «رسالةالحمیه » و غیر آن ...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن قلاوون صالحی . فرزند سلطان ملک منصور از ملوک مصراست که بسال 662 هَ . ق . زاده شد و بعد از وفات پدرش بتخت نشست و...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن کیکلدی بن عبداﷲ علائی دمشقی . محدث و از فاضلان زمان بود. در دمشق بسال 694 هَ . ق . زاده شد و بدانجا علم آموخت . بعد...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن محمد مغربی الاصل و مصری المولد و المنشاء والوفاة. از فقیهان زمان بود و او را کتب چندی است که از آنجمله است : «شرح ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۰ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.