اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داود

نویسه گردانی: DʼWD
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن علی بن داودبن خلف اصفهانی . مکنی به ابوسلیمان فقیه ورع صالح فاضل متوفی به سال 270 هَ . ق . و اول فقیهی است که رأی و قیاس را برانداخت و تنها کتاب و سنت را در احکام معتبر شمرد. و این مذهبی است از مذاهب فقهی و پیروان بسیار دارد که بنام داودیین و اهل ظاهر معروفند (از جمله ابن المغلس فقیه و منصوری ابوالعباس احمدبن محمدبن صالح و ابوسعید الرقی و حسن بن عبیدالنهربانی و ابن الخلال و ابراهیم بن احمدبن الحسن الرباعی و ابوالحسن حیدره و ابوالحسن عبدالعزیزبن احمد اصفهانی و محمدبن حرزی داودبن علی بن داود و ابن جابر ابواسحاق و غیرآنان ). ابن الندیم از داود نزدیک صدوپنجاه کتاب در ابواب فقه و جز آن نام میبرد. (یادداشت مؤلف ). مولد داود بغداد به سال 202 یا 201 و وفات او نیز ببغداد بوده است . مدت عمر وی را 64 گفته اند و وفات او را خواندمیر یکجا 269 و جای دیگر 297 گفته است و حمداﷲ مستوفی نیز متذکر قول اخیر شده و گفته که در 297 بعهد مقتدر خلیفه نماند اما هیچیک استوار نیست و طول حیات وی یعنی 64 سال نیز با هیچیک از سنوات تولد و وفات مذکور سازش ندارد. اصل وی را از کاشان نیز نوشته اند و مولدش را کوفه و منشأش را بغداد دانسته و گفته اند که از اسحاق بن راهویه و ابی ثور و اسحاق الحنظلی و پسران ابی شیبه و ابن نمیر و غیرهم سماع دارد و او را از متعصب ترین مردم نسبت به امام شافعی دانسته اند، در زهد و تقوی صاحب مقامات و کمالات و از تألیف دو رساله در مدح امام شافعی یادآوری کرده اند و گفته اند وی یکی از صاحبان تألیف در شروط است . کتاب الوصول فی معرفة الاصول و کتاب انذار و اعذار را از جمله ٔ مصنفات وی نام برده اند. ابن الندیم گوید کتاب احکام القرآن از اوست . ثعلب گفته است عقل داود از علمش فزونتر بود و بگفته ٔ ابن خلکان وفات وی به سال 270 هَ . ق . در بغداد رخ داده است ودر مقبره ٔ شونیزیه یا سرای خودش مدفون گردیده . پسر وی ابوبکر محمد الظاهری صاحب کتاب زهره است در نوادرو ادب و لغت و غرایب عربیه و اشعار بلند و بر همان مذهب پدر رفته و ریاست علم در بغداد باو ختم شده است و گفته اند در مجلس وی چهارصد سبزطیلسان گرد می آمده اند از عقلاء ناس . داود ریاست مذهب ظاهریه داشت ، مذهبی که بر ظواهر متشابهات قرآنی اکتفا میکرد و پیروان وی نیز بر آن طریقه رفته اند. رجوع به داودیه و نیز رجوع به مراجع ذیل شود: روضات الجنات ص 276 و حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 2 ص 208 و 289 و امتاع الاسماع ص 161 و معالم القربة فی احکام الحسبة ص 54 و ذکر اخبار اصفهان ج 1 صص 312 - 313 و تاریخ گزیده چ اروپا ص 805.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
نی داود. [ ن َ / ن ِ وو ] (اِ مرکب ) در موسیقی گوشه ای است از دستگاه همایون . (فرهنگ فارسی معین ).
قره داود. [ ق َ رَوو ] (اِخ ) از دانشمندان است . او راست : حاشیه بر تصورات منطق که آن را بر یک مقدمه و سه مقاله و یک خاتمه مرتب کرده است ...
ده داود. [ دِه ْ وو ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربندپایین بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 16هزارگزی جنوب باختری آستانه دارای 830 تن سکنه...
شهر داود. [ ش َ رِ وو ] (اِخ ) همان قلعه ٔ صهیون است که اول ازآن ِ پبوسیان بود و پس از آنکه داود آنرا مفتوح ساخت قصری و شهری در آن بنیاد ا...
داود ملک . [ وو م َ ل ِ ] (اِخ ) از امرای سلطان جلال الدین سیورغتمش قراختائی است در کرمان . رجوع به حواشی تاریخ وزیری چ باستانی پاریزی ص...
داود کلا. [ وو ک َ ] (اِخ ) نام موضعی به بار فروش (بابل ) مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 118 بخش انگلیسی ).
داود کلا. [ وو ک َ ] (اِخ ) نام موضعی به دودانگه ٔ هزارجریب مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 122 بخش انگلیسی ).
پسر داود. [ پ ِ س َ رِ وُو ] (اِخ ) مؤلف قاموس کتاب مقدس گوید: این لغت بواسطه نبوّات وارده در عهد عتیق قصد از نسل داود است که سلطنت پایدا...
چم داود. [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سماق بخش چگنی شهرستان خرم آباد، که در 14 هزارگزی جنوب باختری سراب دره و 12 هزارگزی جنوب راه شوسه...
داود طائی . [ وو ] (اِخ ) ابن نصیرطائی مکنی به ابوسلیمان از بزرگان فقهاء و اجله ٔ مشایخ و از زهاد و عباد قرن دوم هَ . ق . و با منصور عباسی مع...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.