 
        
            در
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        DR
    
							
    
								
        در. [ دَرر ] (ع  مص ) بسیار شیر دادن  ناقه . (منتهی  الارب ). شیر فروگذاشتن . (تاج  المصادر) (زوزنی ).  ||  بسیار شدن  و درهم پیچیدن  گیاه . (منتهی  الارب ).  ||  ریزان  کردن  آسمان  باران  را. (منتهی  الارب ). باریدن  باران . باران  فروگذاشتن . (تاج  المصادر) (زوزنی ).  ||  فروآمدن  باران . (تاج  المصادر) (زوزنی )  ||  روان  و گرم  گردیدن  بازار.  ||  نرم  شدن  چیزی . ||  بسیار شدن  باج .  ||  به  شدن  روی  کسی  بعد بیماری  و نیک  گردیدن . (از منتهی  الارب ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        جان  در سر سودا کردن . [ دَ س َ رِ س َ / سُو ک َ دَ ] (مص  مرکب ) جان  را بهوای  نفس  از دست  دادن . جان  را در معامله ای  باختن . جان  را بخاطر چیزی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نگاهی به حکم موسیقی از منظر کتاب و سنت در این مقاله پس از نگاهی کوتاه به تاریخ موسیقی و مفهوم شناسی آن در لغت و اصطلاح، ادعای برخی از عالمان مبنی بر د...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ناخن  در سینه  شکستن . [ خ ُ دَ ن َ / ن ِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص  مرکب ) تصرف  کردن  در مزاج .(بهار عجم ) (آنندراج ).  ||  تحمل  آزار کردن . رنج  بردن . سخ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        از این سه واژه، یک واژه ی (جنس) آن عربی است و پارسی جایگزین هر سه واژه این است:
نیات مَئیسون (سنسکریت: نییَتَ مَئیسونا)
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        سیل  در خرمن  افتادن . [ س َ / س ِ دَ خ َ م َ اُ دَ ] (مص  مرکب ) کنایه  از مضطرب  و بی آرام  و پریشان  شدن . (آنندراج ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ایران سرزمینی است با تنوع فرهنگی، قومی و موسیقایی شگفتآور که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب را در بر گرفته است؛ - از نواهای دلانگیز ترکمنی که با مو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نگاه کنید به: ناتوان در آمیزش جنسی
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        تاریخ ورزش و برگزاری مسابقات ورزشی در ایران باستان آنطور که باید و شاید روشن و آشکار نیست. زیرا اعمال نابخردانه برخی پادشاهان و اعمال آنها باعث به آتش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        افیون  در شراب  کردن . [ اَف ْ دَ ش َک َ دَ ] (مص  مرکب ) افیون  در شراب  ریختن . بیهوش  گردانیدن  و شدن . مشک  در شراب  کردن . از پر کار شدن . از هرک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        جان  در آستین  داشتن . [ دَ تی  ت َ ] (مص  مرکب ) مهیای  جانبازی  بودن . جان نثاری  کردن  : عشقش  حرام  بادا بر یار سروبالاتردامنی  که جانش  در آستین ...