 
        
            در
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        DR
    
							
    
								
        در. [ دُ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  عربستان  شهرستان  گلپایگان  در 48هزارگزی  جنوب  خاوری  گلپایگان  کنار راه  مالرو تکین  به  مادرشاه . جلگه  و معتدل  و دارای  860 تن سکنه . آب  آن  از قنات  و محصول  آنجا غلات  و لبنیات  شغل اهالی  زراعت  و گله داری  صنایع دستی  زنان  فرش بافی  و راه  آن  مالروست  معادن  گچ  و قیر دارد و مردم  آن  تابستان  به  ییلاق  میروند. (از فرهنگ  جغرافیائی  ایران  ج 6).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۵ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خرس در. [ خ ِ دَ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  دالوند بخش زاغه ٔ شهرستان  خرم آباد واقع در 10هزارگزی  شمال  زاغه و 100هزارگزی  شمال  راه  شوسه ٔ خرم آ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خرس در. [ خ ِ دَ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  رومشکان  بخش  طرهان  شهرستان  خرم آباد واقع در 54هزارگزی  جنوب  کوه دشت و 54هزارگزی  جنوب  راه  فرعی  خ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        در نجف . [ دُرْ رِ ن َ ج َ / دُ رِ ن َ ج َ ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب ) فارسی  حجرالقمر. (فهرست  مخزن  الادویه ) (تحفه ٔ حکیم  مؤمن ). سنگی  است  سفید...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        در نزد. [ دَ ن َ دِ ] (حرف  اضافه ٔ مرکب ) نزد.در خدمت . در پیش . نزدیک . عند. (ناظم الاطباء). لدی .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        روی در. [ دَ ] (اِخ ) نام  یکی  از دهستانهای  ششگانه  بخش  بستک  شهرستان  لار. حدود از شمال  به دهستان  درزوسایبان ، از شمال  خاوری  به  شهرستان  سیرج...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        روی در. [ دَ ] (اِخ ) ده  مرکز دهستان  روی در بخش  بستک  شهرستان  لار. سکنه ٔ آن  1116 تن  و آب  آن  از چشمه  و محصول  عمده ٔ آنجا غلات  و خرما است . ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        زره در. [   ] (اِخ ) (قره قاچ ) دهی  از دهستان  تاررود است  که  در بخش  مرکزی  شهرستان  دماوند، در 21 هزارگزی  جنوب  باختری  دماوند واقع است  و 550 تن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        زنگ در. [ زَ دَ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  جاپلق است  که  در بخش  الیگودرز شهرستان  بروجرد واقع است  و 288 تن  سکنه  دارد. (از فرهنگ  جغرافیایی  ایران  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ساق در. [ دَ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  شاخنات  بخش  درمیان  شهرستان  بیرجند،واقع در 81هزارگزی  شمال  باختری  درمیان  و 19هزارگزی  خاور راه  شوسه ٔ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        در زدن . [ دَ زَ دَ ] (مص  مرکب ) (از: در، باب  + زدن ، مصدر) دق الباب . دق  الباب  کردن . کوفتن  و زدن  در. حلقه  بر در کوفتن . (ناظم الاطباء). در زد...