دربا
نویسه گردانی:
DRBA
دربا. [ دُ رُب ْ با ] (اِخ ) ناحیه ای است در سواد عراق در شرق بغداد و نزدیک آن . (از معجم البلدان ). و رجوع به درتا و درنا شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
دربا. [ دَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) دربای . دروایست و ضروری و مایحتاج . (برهان ). چیزی را گویند که به آن احتیاج باشد وآنرا دربایست نیز گویند. (...
درباء. [ دَ ] (ع مص ) افگندن چیزی را و پرتاب کردن .(از ناظم الاطباء). دَربَاءَة. رجوع به درباءة شود.