اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دسترخوان

نویسه گردانی: DSTRḴWAN
دسترخوان . [ دَ ت َ خوا / خا ] (اِ مرکب ) از دستر = دستار + خوان = میز غذا. مخفف دستارخوان است ، چرا که آن جامه ای است که واضع آنرا بجهت پوشیدن خوان طعام وضع کرده و چون طعام خورند آنرا زیر خوان گسترند. (غیاث ) (آنندراج ). سفره ٔ میز. غذا حوله . مندیل . تاتلی . کندوری . ساروق . (یادداشت مرحوم دهخدا). دستمال سفره . و رجوع به دستارخوان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
دسترخوان(اردو: دسترخوان) (پشتو: دسترخوان) (تاجیکی: дасторхон)، (ترکی آذربایجانی: dəstərxan)، (قزاقی: дастархан)، (قرقیزی: дасторкон)، (گویش تونی: دستر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.