اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دقاق

نویسه گردانی: DQAQ
دقاق . [ دِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ دقیق ، به معنی باریک . (غیاث ) (ناظم الاطباء). || ج ِ دقیقة. || ریزه و تراشه . (ناظم الاطباء).
- دقاق العیدان ؛ ریزه های چوب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به دُقاق شود.
- دقاق الکندر ؛ ریزه های کندر که از او متقشر گردد. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از مخزن الادویة).
|| همم دقاق ؛ همتهای فرومایه ، گویند: لهم همم دقاق ؛ أی خساس . (از ذیل اقرب الموارد از تاج ). || نام معاء سیم از امعاء سته ، و نام دیگر آن لفایف است .(یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به دقیق و امعاء و امعاء دقاق شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صالح دقاق . [ ل ِ ح ِ دَق ْ قا ] (اِخ ) رجوع به صالح بن بیان بن سکن دقاق شود.
بوعلی دقاق . [ ع َ دَ ] (اِخ ) رجوع به ابوعلی حسن بن محمد شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.