اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دمه

نویسه گردانی: DMH
دمه . [ دَ م َه ْ] (ع مص ) سخت گرم شدن ریگ . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || سخت شدن گرما. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). سخت شدن گرما بر سگ . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
دمة. [ دِم ْ م َ ] (ع اِ) شپش . || مرد کوتاه بالای حقیر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || مورچه . (منتهی الارب...
دمة. [ دُم ْ م َ ] (ع اِ) روش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طریقه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || یک نوع بازیچه است . (م...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
چنور برهانی
۱۳۹۰/۰۹/۱۵ Iran
0
0

گیتی به غبار دمه و میغ نهان گشت گفتی که به کافور بشستند لزن را
(قصیده لزنیه، ملک الشعراء بهار)


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.