اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیان

نویسه گردانی: DYAN
دیان . (ع مص ) مداینة. پاداش و جزا دادن . (از لسان العرب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
دیان . [ دَی ْ یا ] (ع ص ) بسیار چیره و غالب . (منتهی الارب ). قهار: واﷲالدیان ؛ هوالقهار. (اساس البلاغة). قهار. (اقرب الموارد). قهر کننده . (غیاث...
دیان . [ دُی ْ یا ] (ع اِ) ج ِ دائن . رجوع به دائن شود.
دیان . [ دَی ْ یا ] (اِخ ) ابن فطن الحارثی از شرفاء عرب است . (از لسان العرب ).
دیان . (اِخ ) معبد دیانا یا معبد آرتیمس . معبد مشهور دیانا در شهر «افسوس » که یکی از عجایب سبعه محسوب بود. این معبد (در حدود 550 ق . م .) برای آ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
دیان دو پواتیه . [ دُ ی ِ ] (اِخ ) ۞ (از 1499 - 1566 م .) معشوقه ٔ هانری دوم شاه فرانسه که تاآخر عمر هانری در وی نفوذ و با کاترین دومدیسی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.