اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ذوقی

نویسه گردانی: ḎWQY
ذوقی . [ ذَ ] (اِخ ) اردستانی . شاعری از مردم اردستان اومتوطن اصفهان بوده است و در 1054هَ . ق . به اصفهان در گذشته است و وی را دیوانی مرتب است . و از اوست :
بی تو شب تنهائی زین ذوق که می آئی
تا کی من سودائی بنشینم و برخیزم .
(نقل از قاموس الاعلام ترکی ). و مرحوم هدایت در ریاض العارفین گوید به علی شاه مشهور بوده و در اصفهان گیوه دوزی می کرده است تحصیلی نکرده اما ذوقی داشته مردی درویش مشرب و از اهل طلب است و با حکیم شفائی معاصر بوده است . از اشعار اوست :
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم
همه حیرتم که دهقان بچه کار کشت مارا.
چگونه کعبه نپوشد لباس ماتمیان
که خانه ای چو دلش در مقابل افتاده ست .
از جنون عشق زنجیری که در پای من است
چشمها بگشوده و حیران سودای من است .
از خود برون نرفتم و آوردمش بدست
ممنون همتم که مرا در بدر نکرد. ۞
روزگارم ز چه رو منصب نادانی داد
گر نمیخواست که من مرشد کامل باشم
غمزه در تیر زدن بودکه مژگان دریافت
قسمت این بود که مقتول دو قاتل باشم .
آئینه ٔ مهر روشن از یاد علیست
اوراد ملک بر آسمان ناد علیست
گر سلطنت دو کون خواهی ذوقی
در بندگی علی و اولاد علیست .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ذوقی . [ ذَ / ذُو قی ی ] (ص نسبی )منسوب بذوق : ۞ رموز علم ادریسی بود ذوقی نه تدریسی چه داند ذوق ابلیسی رموز علم الاسما.قاآنی .
ذوقی . [ ذَ ] (اِخ )یکی از قدماء شعراء فارسی معاصر ابوالفتح بستی و طبقه ٔ اوست . رادویانی قطعه ٔ ذیل را از او آورده است .کجا نام اصحاب دانش ...
بی ذوقی . [ ذَ / ذُو ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی ذوق .بیمزگی . || بی سلیقگی . (ناظم الاطباء). || عدم قدرت احساس زیبائیها. مقابل باذوقی...
خوش ذوقی . [ خوَش ْ / خُش ْ ذَ / ذُو ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی خوش ذوق . نیکوذوقی . خوش سلیقگی .
مرده ذوقی . [ م ُ دَ / دِ ذَ ] (حامص مرکب ) بی ذوقی . مرده ذوق بودن . رجوع به مرده ذوق شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
علیرضا ذوقی . [ ع َ رِ ذَ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد ذوقی ، متخلص به آگاه . رجوع به علیرضا آگاه شود.
ذوقی بسطامی . [ ذَ ی ِ ] (اِخ ) مرحوم رضا قلیخان هدایت در مجمع الفصحاء آرد: نام شریفش میرزا فتح اﷲ و از انجاب و اطیاب طایفه ٔ اعراب بنی عامر...
ذوقی کاشانی . [ ذَ ی ِ ] (اِخ ) امیر محمد امین . وی مبادی علوم در کاشان فرا گرفت و در حکمت از شاگردان ملا میرزاجان شیروانی معاصر شاه طهماسب...
ضوقی . [ قا ] (ع ن تف ) تأنیث اضیق . (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.