اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ذهاب

نویسه گردانی: ḎHAB
ذهاب . [ ذِ ] (اِخ ) نام موضعی یا کوهی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
زهاب . [ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) چشمه ای که هرگز نایستد و پیوسته روان باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). چشمه ای که پیوسته روان باشد و هرگز نایستد ...
زهاب . [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان است که در شهرستان مشهد واقع است و 288 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زهاب . [ ] (اِخ ) دشتی در مغرب کرمانشاهان . رجوع به «سرپل ذهاب » شود.
زهاب . [ ] (اِخ ) نام رودی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رود زابات (زهاب کنونی ). (تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1048). رجوع به همین کتاب ج 1 ص ...
کلاته زه آب . [ ک َ ت ِزِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و معتدل و سکنه 515 تن ، آب آنجا از قنات ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.