اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رثع

نویسه گردانی: RṮʽ
رثع. [ رَ ث َ ] (ع اِمص ) حرص و طمع سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (ناظم الاطباء): فیه رَثَع و جشع؛ ای دناءة و حرص . (اقرب الموارد). ناکسی و فرومایگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حرص و شره شدید داشتن . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
رثا.[ رِ ] (ع مص ) مصدر بمعانی رَثْی . (منتهی الارب ). گریستن بر مرده . (از ناظم الاطباء). گریه کردن بمرده . گریه کردن بمرده با نام بردن ن...
رثآء. [ رَآ ] (ع ص ) نعجة رثآء؛ نعت است ازرُث ْء، به معنی سیاهی سپیدی آمیخته . (منتهی الارب ).
اختصار درس «رفتار سازمانی»
رسا. [ رَ ] (نف ) رسنده . (ناظم الاطباء). رسنده به چیزی . (آنندراج ). واصل . (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). واصل شونده . که تواند رسید : اشکم رساست ...
رسا. [ رَ ] (اِخ ) یا رسای اکبرآبادی . میرزا ایزدبخش . از گویندگان قرن یازدهم هجری بود.رجوع به تذکره ٔ حسینی چ لکهنو ص 135 و شمع انجمن چ هن...
رسا. [ رَ ] (اِخ ) یا رسای شاه جهان آبادی . محمدتقی . از گویندگان هندوستان و جغتایی الاصل است و در شاه جهان آباد بدنیا آمد و نزد حاکم لکهنو تقرب...
رسا. [ رَ ] (اِخ ) یا رسای لکهنویی . منشی احمدعلی . از گویندگان قرن سیزدهم بود و به سال 1262 هَ . ق . درگذشت . رجوع به نتایج الافکار چ بمبئی...
رسا. [ رَ ] (اِخ ) یا رسای همدانی . میرزاخان (جان ). متوفای سال 1174 هَ . ق . از گویندگان قرن 12 هندوستان بود. رجوع به فرهنگ سخنوران تألیف...
رصاء. [ رَص ْصا ] (ع ص ) مؤنث اَرَص ّ: فخذ رصاء؛ ران چسبیده به ران مقابل خود. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ران چسبیده به ران دیگر. ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.