رس
نویسه گردانی:
RS
رس . [ رُ ] (اِ) رُسْت . نوعی خاک که از آمیختن آن با آب ماده ای چسبنده و محکم حاصل شود که آنرا به اشکال و رنگهای مختلف درآورند. نوعی خاک که در کوره پزی ها جهت ساختن ظروف سفالین به کار رود و آن دارای آهک و اکسید آهن است . (فرهنگ فارسی معین ). گِل سرخ . گِلی مایل بسرخی و بسیار چسبنده و گیرنده و بعلت چسبندگی از آن در بنایی و طاق زدن استفاده بسیار میکنند. شاید مخفف رُسْت باشد. رجوع به رُسْت شود.
- رس کسی را بالا آوردن ؛ او را اذیت و آزار کردن .
|| (ص ) صلب و سخت و محکم . هر چیز بسته شده و مضبوط ومحکم . (ناظم الاطباء). محکم و سخت . (از انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ) (از شعوری ج 2 ص 23).
واژه های همانند
۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
یاری رس . [ رَ ] (نف مرکب ) یاری رسنده . رسنده به طریق یاری در جمیع ازمنه و احوال . (آنندراج ). به یاری رسنده . به کمک آینده . یاری دهنده :...
خانه رس . [ ن َ / ن ِ رَ ] (ن مف مرکب مرخم ) میوه ای که کال و نارس از درخت چیده و در خانه پخته و رسیده کرده باشند. (ناظم الاطباء) (غیاث ا...
رس شدن . [ رُس س / رُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رست شدن . رس شدن شکر؛ متبلور شدن آن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رس و رست و رس کردن شود.
اریت رس . [ اِ ری رُ ] (اِخ ) ۞ اهالی سواحل بحر احمر بسرداران یونانی سپاه اسکندر گفته بودند اسم بحر احمر از این نیست که حیوانات آن سرخ ...
بانگ رس . [ رَ ] (اِ مرکب ) بانگ رسنده . آن حد از مسافت که بانگ رسد. آن مقدار فاصله که شنونده آوای فریادکننده را تواند شنید. آن مسافتی که ...
تازه رس . [ زَ/ زِ رَ ] (ن مف مرکب ) نورس . (آنندراج ) : بباغ درون از سموم نفس اثر دسته بندد گل تازه رس . ظهوری (از آنندراج ).|| جدید و نو. |...
تمام رس . [ ت َ رَ ] (ن مف مرکب ) مقابل نارس . (آنندراج ). تمام رسیده . کاملاً رسیده : تمام رس نبود باده ای که کف داردکه عیب دار بود گوهری ...
اکزات رس . [ اُ رِ ] (اِخ ) ۞ برادر داریوش سوم که در جنگ با اسکندر و دفاع از برادر و کشورش مردانگیها نمود. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 13...
رس کردن . [ رُس س / رُک َ دَ ] (مص مرکب ) رست کردن . رجوع به رس و رس شدن و رست شدن و رست کردن شود: رس کردن شکر؛ متبلور شدن آن . (یاددا...
گلوله رس . [ گ ُ لو ل َ / ل ِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) هدف گلوله . آخرین نقطه ای که گلوله بدانجا برسد. آنجا که گلوله بدان تواند رسید.