رفرف
نویسه گردانی:
RFRF
رفرف . [ رَ رَ ] (اِخ ) جایگاهی است در دیار بنی نمیر. (از معجم البلدان ص 4).
- دراةُ رَفرَف یا رُفرُف ؛ داره ای است مر بنی نمر را. (منتهی الارب ). رجوع به دارة شود.
- ذات رَفرَف یارُفرُف ؛ وادیی است مر بنی سلیم را. (منتهی الارب ). رجوع به ذات شود.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
رفرف . [ رَ رَ ] (ع اِ) بساط گرانمایه . (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (لغت محلی شوشتر) (دهار). جامه های سبز که از آن گستردنی و ...
رفرف . [ رَ رَ ] (اِخ ) نام مقام اسرافیل (ع ). (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
رفرف . [ رَ رَ ] (اِخ ) نام یکی از دو اسب حضرت رسول که در شب معراج سوار شده بود و نام اسب دیگر براق بود. (یادداشت مؤلف ). نام مرکب حضر...
ذات رفرف . [ ت ُ رَ رَ ] (اِخ ) وادیئی است بنی سلیم را. (معجم البلدان یاقوت ).
دارة رفرف . [ رَ ت ُ رَ رَ ] (اِخ ) نام موضعی است و در شعر راعی آمده است . (معجم البلدان ).