اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رفرف

نویسه گردانی: RFRF
رفرف . [ رَ رَ ] (اِخ ) نام یکی از دو اسب حضرت رسول که در شب معراج سوار شده بود و نام اسب دیگر براق بود. (یادداشت مؤلف ). نام مرکب حضرت رسول (ص ) (آنندراج ). نام مرکب خاتم الانبیاء که به عرش رفت . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). تختی که حضرت رسالت (ص ) را به شب معراج به حضرت خداوند برده . (شرفنامه ٔ منیری ) :
ز رفرف بر رف طوبی علم زد
وز آنجا بر سر سدره قدم زد.

نظامی .


سرافیل آمد و بر پرفشاندش
به هودج خانه ٔ رفرف نشاندش .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
رفرف . [ رَ رَ ] (ع اِ) بساط گرانمایه . (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (لغت محلی شوشتر) (دهار). جامه های سبز که از آن گستردنی و ...
رفرف . [ رَ رَ ] (اِخ ) نام مقام اسرافیل (ع ). (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
رفرف . [ رَ رَ ] (اِخ ) جایگاهی است در دیار بنی نمیر. (از معجم البلدان ص 4).- دراةُ رَفرَف یا رُفرُف ؛ داره ای است مر بنی نمر را. (منتهی ال...
ذات رفرف . [ ت ُ رَ رَ ] (اِخ ) وادیئی است بنی سلیم را. (معجم البلدان یاقوت ).
دارة رفرف . [ رَ ت ُ رَ رَ ] (اِخ ) نام موضعی است و در شعر راعی آمده است . (معجم البلدان ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.