رؤب
نویسه گردانی:
RWB
رؤب . [ رُ ئو ] (ع مص ) رُؤوب . رَوب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رَوب شود.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
روب خان .(اِخ ) نام عام امرای روب . (ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستن سن ص 524). و رجوع به رؤب و روب شود.
پاک روب کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاک رُفتن .