روذ
نویسه گردانی:
RWḎ
روذ. [ رَ ] (ع مص ) آمدن و رفتن . (از اقرب الموارد). و رجوع به روذة شود.
واژه های همانند
۱۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
بر روی روز افتادن . [ ب َ ی ِ اُ دَ ] (مص مرکب ) بخیه بر روی کار افتادن . ظاهر و آشکار شدن . از نهان برآمدن . فاش شدن . برملا شدن : غم جگرسوز ...
بر روی روز افکندن . [ ب َ ی ِاَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ظاهر ساختن . (غیاث اللغات ).
دیبای شب اندر روز. [ ی ِ ش َ اَ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بمعنی دیبای شب افروز است . و آن نوعی از دیبا که در عرف هند بافند. (بهار عجم ) (آ...
27 آذر سالروز درگذشت مولوی، «روز عُرس»، وصال جاودانه مولوی با معشوق نامیده شده است.
مراسم روز عرس همه ساله از اول تا هفدهم دسامبر در شهر قونیه و در ب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.