رؤساء
نویسه گردانی:
RWSAʼ
رؤساء. [ رُ ءَ ] (ع اِ) ج ِ رئیس . سران . بزرگان . مهتران : یکی از رؤسای حلب که مرا با او سابقه ٔ معرفتی بود گذر کرد. (گلستان ). و رجوع به رئیس شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
روثا. [ ] (اِخ ) رجوع به روتا و حدودالعالم چ دانشگاه ص 87 شود.
چار روسا. (اِخ ) پنج فرسخ میانه ٔ شمال و مشرق لنده است . (فارسنامه ٔ ناصری ).