اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ریال

نویسه گردانی: RYAL
ریال . (ع مص ) آب ریختن از دهن کودک . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
ریال . (اسپانیایی ، اِ) ۞ یک نوع پول مسکوک که سابقاً درایران رواج داشته و معادل با یک قران و پنج شاهی بوده چه هر قرانی بیست شاهی ا...
ریال . (ع اِ) آب دهن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به ریل شود.
کامین ریال . (اِخ ) ۞ شهری است در کنار رودخانه ٔ کوچک «زیجه » به اسپانیا. رجوع به صفحه ٔ 94 ج 2 الحلل السندسیه شود.
رئال . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رأل . ستارگان . (آنندراج ) (منتهی الارب ). کواکب . (اقرب الموارد) (از متن اللغة). || ج ِ رأل ، بچه ٔ شترمرغ یا بچه ٔ ...
ام رئال . [ اُم ْ م ِ رِ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (مؤید الفضلاء). در المرصع ام الرئال بمعنی شترمرغ آمده و رئال جمع رأل بمعنی بچه ٔ شترمرغ است ...
فیلم واقعی، و غیر تخیلی.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.