اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ریم

نویسه گردانی: RYM
ریم . [ رَ ] (ع مص ) دورگشتن از جای . یقال : مارمت افعل و مارمت بالمکان ؛ ای مازلت و منه اریم مابرحت ؛ یعنی همواره دورم و کذا رمت فلاناً و رمت من عند فلان و یقال ریم به (مجهولاً)؛ اذا قطع؛ یعنی دور و پس ماند از قافله . (منتهی الارب )(از ناظم الاطباء). از جای فراتر شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). دور گشتن از جای . (آنندراج ). || فراهم آمدن سر جراحت و به ْ شدن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اقامت کردن و ثابت شدن در جایی . (از اقرب الموارد). || کج شدن بار شتر. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
رئم . [ رِءْم ْ ] (ع اِ) آهوی سپید خالص . ج ، اَرْآم ، و آرام . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). آهو. (از معجم البلدان ).
رئم . [ رُ ءِ ] (ع اِ) حلقه ٔ دبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة).
رئم . [ رِءْم ْ ] (اِخ ) نام وادیی است در نزدیکی مدینه که رود ورقان هم به آن ضمیمه میشود. (از معجم البلدان ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.