گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زج نویسه گردانی: ZJ زج . [ زَج ج ](ع اِ) شراب انجیر. ج ، زجوج . (از دزی ج 1 ص 581). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی ذج ذج . [ ذَج ج ] (ع مص ) آشامیدن . نوشیدن . خوردن آب یا مایعی دیگر. ذأج . || بازآمدن از سفر. بازگشت کاروانی و مسافر. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود