زرب
نویسه گردانی:
ZRB
زرب . [ زَ / زِ ] (ع اِ) جای درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)مدخل . (اقرب الموارد). || آغل گوسفندان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شبگاه گوسفند. (دهار). ج ، زروب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کازه ٔ صیاد. (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
قاپ به معنی : استخوانی خرد در پاچه چارپایان به ویژه گوسفند آمده وآن قاپ مورد نظر استخوان (چهار گوشه) پاشنه و سر زانوی گوسفند است که با آن قاپ بازی م...