زرند
نویسه گردانی:
ZRND
زرند. [ زَ رَ ] (اِ) دوزخ و جهنم . || نام درختی صلب و بی بار. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
زرند. [ زَ رَ ] (اِخ ) ناحیه ای است از جیرفت . سبب این است که در آنجا خرده های زر در زمین آن ببینند.(انجمن آرا) (آنندراج ). بلوکی در کرمان ....
زرند. [ زَ رَ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش زرند شهرستان کرمان است که در میان جلگه و بر سر راه فرعی کرمان و راور و شمال باختری کرمان واقع است...
زرند. [ زَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سجاس رود است که در بخش قیدار شهرستان زنجان واقع است و 1081 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
زرند. [ زَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان طارم پایین است که در بخش سیردان شهرستان زنجان واقع است و 332 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
زرند. [ زَ رَ ] (اِخ ).. در نواحی تهران بلوکی است آباد و معمور که چهل پاره قریه معمور دارد و شکارگاه معروف سلاطین است . (انجمن آرا) (آنندرا...
زرند کهنه . [ زَ رَ دِ ک ُ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش زرند است که در شهرستان ساوه و در دوهزارگزی جنوب باختری مرکز بخش واقع است ...