اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زی

نویسه گردانی: ZY
زی . [ زی ی ] (ع اِ) پوشش و هیئت . اصله زوی و یقال منه : زییته والقیاس زویته . ج ، ازیاء. (منتهی الارب ) (آنندراج ). پوشش . شعار و هیئت و پوشاک . (ناظم الاطباء). با تشدید ثانی در عربی بمعنی شعار باشد. (برهان ). نشان . (محمودبن عمر، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). لباس و هیئت : من خرج عن زیه فدمه هدر. (یادداشت ایضاً) :
جهان ما چو یکی زودسیر پیشه ور است
چهار پیشه کند هر یکی به دیگر زی .

منوچهری (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).


این محدث به ستارآباد رفت نزدیک منوچهر و وی او را بازگردانید با معتمدی ازآن ِ خویش ، مردی جلد و سخنگوی بر شبه اعرابیان وبا زی و جامه ٔ ایشان . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 129). گفت هم برین زی به خانه روید که من زشت دارم که زی شما بگردانم و فردا خداوند سلطان خلعت فرماید. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 167).
یعنی از بستان خاطر نو بری
باز کن در زی زیبائی فرست .

خاقانی .


همچنین با زی درویشان همی زی زانکه هست
جبرئیل اجری کش این قوم و رضوان میزبان .

خاقانی .


و عرض خویش را که در زی عفاف و کسوت صلاح نگاه داشته بودم در معرض فضیحت جلوه کردم . (سندبادنامه ص 71). در زی تدین و صلاح زیستی و در لباس تصون و عفاف رفتی . (سندبادنامه ص 227). و هر یک را مفرد در حبس بازداشت تا به جمعیت حیلتی نسازند و مخرجی نجویند. ابوابراهیم چادر کنیزکی که به تعهد و تفقد ایشان قیام می نمود در سر کشید و در خفارت آن زی از حبس بیرون گریخت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1تهران ص 218).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ویروس
زی په تاس . [ پ ِ] (اِخ ) ۞ پادشاه بی تی نیه و معاصر آن تیوخوس اول که با وی جنگید و آن تیوخوس شکست خورد. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 3...
زی په تیه . [ پ ِ ی ِ ] (اِخ ) شهری در بی تی نیه . رجوع به زیپت و ماده ٔ قبل شود.
زی و قاف . [ وَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از سخن های بی ربط. (غیاث ). سخن بی مزه . حرف سرد. حرف خشک . حرف واهی . حرف چاویده . (از مجموع...
به فرایندهایی گفته می شود که در آن، در راستای پاکسازی و پالایش زیست بوم و برگردان آن به شرایط نخستین، از ریزاندامگان، قارچ ها یا باکتریها و آنزیم آنها...
به کار بردن دسته‌ای از سوش‌های میکربی طبیعی، یا بدست آمده از روش‌های مهندسی‌ ژنتیکی‌، برای درمان آب یا خاک آلوده، (به انگلیسی‌:bioaugmentation)
افزایش غلظت یک ماده(به ویژه مواد سمی) در یک موجود زنده در طول زمان، (به انگلیسی‌:bioaccumulation)
چهل گ__زی . [ چ ِ هَِ گ َ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه . در 24هزارگزی جنوب خاوری نوبران و 3هزارگزی راه ...
چهل گ__زی . [ چ ِ هَِ گ َ ] (اِخ ) مرتعی است از دهستان حومه ٔ بخش کرند شهرستان شاه آباد. در 16هزارگزی کرند و ده هزارگزی جنوب باختری طلسم وا...
ذی . (ع اِ) اسم اشاره ٔ قریب است . هذی . هذه . این زن .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۰ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.