زیاد
نویسه گردانی:
ZYAD
زیاد. (اِخ ) ابن سلیمان الاعجم . از موالی بنی عبدالقیس بود. او شاعری بود که شعرش دارای استحکام و فصاحت بود و چون لکنت زبان داشت به اعجم ملقب گردید. در اصفهان متولد شد ودر همانجا بالید آنگاه به خراسان رفت و در آنجا در حدود 85 هَ . ق . درگذشت . وی معاصر مهلب بن ابی صفرة بود و برای او مدایح و مراثی سرود... بیشتر اشعارش در مدح امراء عصر و هجو بخیلان از آنان بود و فرزدق از بیم زیاد، بنی عبدالقیس را هجو نکرد. (از اعلام زرکلی ).رجوع به عیون الاخبار ج 4 و البیان و التبیین ج 1 ص 275و ج 2 ص 195 و ج 3 ص 256 و 257 و عقد الفرید ج 1 ص 190 و ج 2 ص 297 و ج 3 ص 235 و 337 و ج 6 ص 151 و ج 7 ص 143 شود.
واژه های همانند
۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
زیاد. (اِخ ) ابن یونس بن سعیدبن سلامة، مکنی به ابوسلامة الاسکندرانی . او یکی از حضارمه ٔ مصر بود. بر نافع قرائت کرده و از ابوالغصن ثابت و ما...
زیاد. (اِخ ) ابوالسکن . تابعی است . رجوع به ابوالسکن شود.
زیاد. (اِخ ) ابوالعلاء. مولی بنی کلاب . تابعی است . رجوع به ابوالعلاء شود.
زیاد. (اِخ ) ابورشدین . رجوع به ابورشدین شود.
زیاد. (اِخ ) ابوعمرو. رجوع به ابوعمرو شود.
زیاد. (اِخ ) ابولاس الخزاعی . رجوع به ابولاس شود.
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: چندان candān، وسناد vasnād، فروات farvāt (دری: farvat)، بسیار besyār، فرایسته farāyeste، فراوان farāvān (دری) گر...
آل زیاد. [ ل ِ ] (اِخ ) اولاد زیادبن ابیه که معاویةبن ابی سفیان او را بپدر خویش ابوسفیان ملحق ساخت ، و در دواوین و انساب ، او و فرزندانش را ...
ام زیاد. [ اُم ْ م ِزِ ] (ع اِ مرکب ) عصیده . (المرصع). نوعی از حلوا.
ام زیاد. [ اُم ْ م ِ زِ ] (اِخ ) اشجعیه ... از زنان صحابی بوده و حدیثی از وی روایت شده است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 235 شود.