اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زینة

نویسه گردانی: ZYN
زینة. [ ن َ ] (ع اِ) آرایش و آنچه بدان آرایند. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آرایش ۞ . (ترجمان القرآن ) (دهار).
- امراض الزینة؛ نزد پزشکان بیماریهای پوست و ناخن و موی مانند کلف و نمش و مانند اینها است . (از اقرب الموارد). بیماری های موی و پوست و ناخن و اورام و بزرگی در آنجا که خردی مطلوب است و خردی در آنجا که بزرگی مطبوع است .(یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
|| ثیاب : خذوا زینتکم عند کل مسجد ۞ ؛ ای ثیابکم لمواراة عورتکم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
- یوم الزینة ؛ روز عید یا روز شکستن نهر مصر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). روز عید. (از اقرب الموارد) : قال موعدکم یوم الزینة ۞ و ان یحشر الناس ضحی . (قرآن 59/20). و منه قول الحریری : «ازمعت الشخوص من برقعید. و قد شمت برق عید. فکرهت الرحلة عن تلک المدینة او اشهد بها یوم الزینة». (اقرب الموارد).
|| گیاه . و منه فی صلوةالاستسقاء: انزل علینا فی ارضنا زینتها؛ ای نباتها. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
زینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) نردبان . (غیاث ) (آنندراج ). پله و پایه و پلکان و نردبان . (ناظم الاطباء). مشهدی ، پله . پلکان . (فرهنگ فارسی معین ). ...
زینه . [ ن َ ] (ع اِ) زینة. آرایش . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تا به قیامت براین نهاد و نسق بادروز برافزون به فر و رونق و زینه فرخ و فرخند...
ممه زینه . [ م َم َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سردشت شهرستان مهابادبا 157 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
آلفرد (فرد) زینه‌مان (به انگلیسی: Alfred (Fred) Zinnemann) (زاده ۲۹ آوریل ۱۹۰۷ - درگذشته ۱۴ مارس ۱۹۹۷) کارگردان سرشناس اتریشی-آمریکایی و برندهٔ ۴ جایز...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.