گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سات نویسه گردانی: SAT سات . (اِ) ۞ خوابیدن و خواب کردن باشد. (برهان ) (آنندراج ). خواب و خوابیدگی . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی سات سات . [ سات ت ] (ع اِ) سته و ست ، و اصل آن سدس بوده ، و سین به ت بدل شده و دال در آن ادغام گردیده است . (تاج العروس ) (منتهی الارب د... سیور و سات سور و سات رانگاه کنید. سعت سعت . [ س ِ ع َ ] (ع اِمص )فراخی و گنجایش . (غیاث ). سعة : اما به اعتماد سعت اخلاق بزرگان که چشم از عوایب زیردستان بپوشند و در افشای جرایم... صات صات . (ع اِ) صیت . آوازه . || (ص ) رجل صات ؛ مرد سخت آواز و همچنین حمار صات ، و اصل آن صَوِت بکسر عین الفعل است مانند رجل مال ٌو نال ٌ؛ یعن... ثات ثات . (اِخ ) ناحیه ای به یمن منسوب به ذوثات . (مراصد). و از آنجاست ذوثات حمیری یکی از مهتران یمن . رجوع به ذوثات شود. ثات ثات . (اِخ ) ابن رعین . یکی از اجداد ابوخزیمه ابراهیم بن یزید ثاتی است . صعت صعت . [ ص َ ] (ع ص ) میانه قد || و رجل صعت الریة؛ مرد لطیف سینه و لطیف درون . (منتهی الارب ). سعط سعط. [ س َ ] (ع مص )دارو ریختن در بینی کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). صعط صعط. [ ص َ ] (ع مص ) داروی بینی ریختنی در بینی کسی ریختن . (منتهی الارب ). ثأط ثأط. [ ث َءْطْ ] (ع اِ) ج ِ ثأطة. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود