سار
نویسه گردانی:
SAR
سار. (اِخ ) دهی است از دهستان نیاسر بخش قمصر شهرستان کاشان . واقع در 67 هزارگزی شمال باختری قمصرو 16 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ کاشان به قم . کوهستانی و سردسیر، و آب آن از سه رشته قنات ، و محصول آن غلات و میوه است 600 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند. از صنایع دستی قالی بافی در آن معمول است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ثار. (ع مص ، اِ) کینه . || کینه کشیدن . || انتقام . خونخواهی . طلب کردن خون : جز انتصار و طلب ثار روی ندید و جز حرکةالمذبوح چاره ندانست ...
ثأر. [ ث َءْرْ ] (ع مص ) کشتن کشنده را. طلب کردن خون مقتولی را. ادراک ثأر. || لاثأرت فلاناً یداه ؛ نفع مرساناد او را دو دست وی .
ثعر. [ ث َ / ث ُ / ث َ ع َ ] (ع اِ) صمغمانندی که از بیخ درخت طلح برآید و آن زهر کشنده است .
ثعر. [ ث َ ع َ ] (ع اِ) کثرة ثآلیل . بسیاری ازخها. (تاج العروس ).
صعر. [ ص َ ع َ ](ع مص ) کژ کردن رخسار از کبر. || کوچک شدن سر. || خوردن صعاریر را که صمغی است . (منتهی الارب ). || (اِمص ) کجی روی یا ک...
دارة سعر. [ رَ ت ُ س َ ] (اِخ ) ابن درید میگوید دارات الحمی شامل سه دارة است : دارةالعوارم ، دارةوسط، و دارة سعر و این اخیر از آن بنی وقاص است ...