گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سال نویسه گردانی: SAL سال . (اِخ ) ۞ نهری است در روسیه که به رودخانه ٔ دن میپیوندد. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه واژه معنی سال سال . (اِ) حرکت یک دوره ٔ آفتاب است از نقطه ٔ برج حمل تا نقطه ٔ آخر برج حوت و آن را به عربی سنة گویند. (برهان ). سنة. (دهار) (انجمن آرا). ... سال سال . (اِ) چوبی است در هند که از آن کشتی سازند. (رشیدی ) (انجمن آرا). هندی درختی که از چوب آن کشتی و جهاز سازند. (برهان ). نام درختی است... سال سال . (اِ) ۞ شکسته ٔ سیاه اَل در لهجه ٔ گیلان . رجوع به جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 259 و سیاه ال در این لغت نامه شود. سال سال . [ ل ل ] (ع اِ) جای رفتن آب در رود. (مهذب الاسماء). وادی فراخ دور تک درختناک . ج ، سُلاّ ن ، سوّال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سال سال . (اِ) (فرانسوی ، اِ) ۞ اطاق بزرگ . تالار. سال سال . (اِخ ) ۞ از بلاد و نواحی قدیم هند وسطی است بنوشته ٔ کتاب باج پران . (از تحقیق ماللهند ص 150). سال بسال سال بسال . [ ب ِ ] (ق مرکب ) سالهای متوالی . سالهای پی در پی . سال از پس سال : مال قوی که با وی نهاده آید سال بسال میدهد. (تاریخ بیهقی... زاله سال ساله زاله، ساله یا سال رودی است در آلمان که به البه میریزد. از شمال شرق باواریا سرچشمه میگیرد و طولش حدود ۴۲۷ کیلومتر است.[۱] منابع بعلبکی، منیر (۱۹۸۰). ... لا سال لا سال . (اِخ ) ۞ آنتوان دو. نویسنده ٔ فرانسوی . مولد حدود سال 1388 و وفات پس از سال 1462 م . لا سال لا سال . (اِخ ) ۞ رُبرت کاولیه ، سیور دو. جهانگرد فرانسوی . مولد روئن حدود سال 1640 و وفات 1687. وی لوئیزیان و مسیر می سی سیپی را کشف کرده ا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۱۰ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود