اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرار

نویسه گردانی: SRʼR
سرار. [ س ِ ] (ع مص ) با کسی راز گفتن . (مجمل اللغة). مسارة. با کسی راز کردن . (المصادر زوزنی ) :
صد نشان است از سرار و از جهار
لیک بس کن پرده زین هم برمدار.

مولوی .


تا به ما ما را نماید آشکار
که چه داریم از عقیده در سرار.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صرار. [ ص ِ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک مدینه . (منتهی الارب ). گفته اند صرار موضعی است در سه میلی مدینه بر طریق عراق . (قول خطابی ) (معجم الب...
ثرار. [ ث ِ ] (ع اِ) ج ِ ثَرة و ثرة.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.