سمط
نویسه گردانی:
SMṬ
سمط. [ س َ] (ع مص ) پاکیزه کردن موی بزغاله جهت بریان کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اورود کردن بزغاله را جهت بریان کردن . (ناظم الاطباء). || آویختن چیزی را. || تیز کردن کارد. || (ص ) مرد سبک حال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
سمط [ س ُ ] (ع اِ) جامه ٔ صوف . (منتهی الارب ). جامه ٔ پشمین . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نقطه ای در آسمان که کاملا بالای سر آدمی باشد. Zenith
صوم صمت . [ ص َ م ِ ص ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صوم الصمت شود.
دائره ٔ سمت . [ ءِ رَ / رِ ی ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دائره ای عظیمة از فلک که بر دو قطب افق و دو قطب منطقه بگذرد. صاحب کشاف اصطلاح ...