سیار
نویسه گردانی:
SYAR
سیار. [ س َی ْ یا ] (اِخ ) ابن دینار یا ابن وردان . رجوع به ابوالحکم عنبری شود.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
صیار. [ ] (ع اِ) لیف نارجیل . (مفردات ابن البیطار ذیل کلمه ٔ نارجیل ).
صیعر. [ ص َ ع َ ] (اِخ ) قبیله ای است به یمن از قضاعه . (منتهی الارب ).
صیعر. [ ص َ ع َ ] (اِخ ) ابن عمروبن حیدان . از قبیله ٔ قضاعة است .