اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شأف

نویسه گردانی: ŠAF
شأف . [ ش َءْف ْ ] (ع مص ) دشمن شدن . (مصادر زوزنی ص 390). رجوع به شآفه و شأفه در این معنی شود. || بجکیدن ۞ بن ناخن . (مصادر زوزنی ص 390). || ریش بر آمدن از کف پای . (مصادر زوزنی ص 390). رجوع به شآفة و شأفه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شاف و سقلمه کردن . [ ف ُ س ُ ق ُ م َ / م ِ ک َ دَ] (مص مرکب ) در تداول عامه داروهای بسیار حاد برای دفع فضول خوردن یا خورانیدن . (یادداشت بخط...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.