اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شرع

نویسه گردانی: ŠRʽ
شرع . [ ش ِ ] (ع اِ) دوال نعلین . || تارهای بربط. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زه کمان . (دهار).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
شراء. [ ش َ ] (ع اِ) لغتی است در شری به معنی ناحیه . (از اقرب الموارد). رجوع به شری شود.
شراء. [ ش ِ ] (ع مص ) ۞ شری . مالک شدن به بیع.(از تاج العروس ). خریدن یا فروختن و از اضداد است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خرید و ف...
تأبط شراً. [ ت َءَب ْ ب َ طَ ش َرْ رَن ْ ] (اِخ ) ثابت بن جابربن سفیان بن عبدی الفهمی مکنی به ابوزهیر از مردم مضر است . شاعری بنام و در قسا...
ذوتأبط شراً. [ ت َ ءَب ْ ب َ طَ ش َرْ رَن ْ ] (ع اِ مرکب ) تثنیه و جمع آنرا با لفظ ذو معلوم کنند. جائنی ذواتأبط شراً و ذووتأبط شراً.
ذووتأبط شراً. [ ذَ ت َ ءَب ْ ب َ طَ ش َرْ رَن ْ ] (اِخ ) ج ِ تأبطّ شرّاَ.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.