شعر
نویسه گردانی:
ŠʽR
شعر. [ ش ُ / ش َ ] (ع اِ) گیاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به شَعْر شود. || درخت . (ناظم الاطباء). درخت هرچه باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به شَعٌر شود. || زعفران . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به شَعْر شود. || (ص ، اِ) ج ِ اَشْعَر و شَعْراء. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به اشعر و شعراء شود.
واژه های همانند
۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
شعر گفتن . [ ش ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) شدو.(تاج المصادر بیهقی ). قرض . (تاج المصادر بیهقی ). الهام . انشاد. سرودن شعر. گفتن شعر. (یادداشت مؤلف )....
شکسته شد نگاه من درون قاب عکس تو. بایک نگاه دل فریب شکسته شد مکس تو.
زلال . ( زُ ) (ع اِ ) : شعری است با طول وزن پلّه ای که بطور مساوی از کم شروع شده و در کم نیز به اتمام می رسد . این نوع شعر دارای 5 الی 11 سطر می باشد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شاعران و منتقدان، تعریفهای گوناگون و بیشماری درباره ی «شعر» ارائه داده اند. در تعریفهای سنتی ، ویژگی اصلی شعر را موزون و آهنگین بودنِ آن دانسته...
شعر منظوم شعری است که قالب منظم و تعریف شده داشته باشد مثل ( غزل،رباعی،مثنوی، دو بیتی، قصیده، تک بیتی، زلال ، چهارپاره ...)
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است:
مَهاکاوی (سنسکریت: مَهاکاویَ)