شغر
نویسه گردانی:
ŠḠR
شغر.[ ش َ غ َ ] (اِ) چغر و سختی و ستبری که در پوست دست و اندام بسبب کار کردن و کار فرمودن پیدا شود. (از برهان ) (ناظم الاطباء). پوست که بر دست و پای مردم از کثرت کار سخت سیاه گردد و آنرا پینه نیز گویند، و بجای «ر»، «ه » نیز گفته اند، ظاهراً تصحیف است . (از انجمن آرا) (آنندراج ). شغه . پینه . کوره . کبر. || آبله ای که در پا به سبب راه رفتن و در دست از جهت کار فرمودن بروز کند. (از برهان ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
شقر. [ ش ِ ] (اِخ ) ۞ شقرا. نام رودی به اسپانیا که شهر لارده ۞ بر ساحل آن است . (دمشقی ) (یادداشت مؤلف ).
وادی شقر. [ ش َ ق َ ] (اِخ ) ۞ رودی است در اندلس نزدیک شهر قونکه ۞ . (از الحلل السندسیة ج 2 ص 48 و 261).
جزیره ٔ شقر. [ ج َ رَ ی ِ ش َ ] (اِخ ) از جزایر اندلس .رجوع به الحلل السندسیة ج 2 ص 147 و ج 1 ص 109، 110، 115 و 206 و فهرست ترجمه ٔ مقدمه ٔ اب...