اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شکر

نویسه گردانی: ŠKR
شکر. [ ش ُ ] (ع مص ) سپاس داشتن و ثنای نیکو گفتن خدای و هر محسن رابر احسان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). سپاس و ثنا گفتن منعم را به نعمت او، و آن برای خدای تعالی و هر منعمی بکار رود ولی حمد مخصوص خداست . (از یادداشت مؤلف ). و قیل لایکون الشکر الا عن ید. (ناظم الاطباء). سپاسداری کردن . (المصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن ص 62) (تاج المصادر بیهقی ). سپاس داشتن خدای را و ثنای نیکو گفتن مر او را و بجا آوردن آنچه را که واجب گردانیده از اطاعت و ترک معصیت ، و شکرت لﷲ افصح از سایر می باشد. (ناظم الاطباء). سپاس و ثنا گفتن منعم را به سبب حصول نعمت از او، و آن دلالت کند بر تعظیم منعم به سبب انعام ، خواه به زبان و خواه به قلب و خواه به ارکان و جوارح یعنی دست و پا. (غیاث ). || پاداش دادن خدای بنده را. (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || قبول کردن کاری . || راضی بودن از کسی ، گویند: شکر اﷲ سعیه ؛ ای قبل عمله و رضی عنه . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || بسیار شدن شکیر درخت . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
شکر اﷲ مساعیکم . [ ش َ ک َ رَل ْ لا هَُ م َ ی َ ک ُ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) خدای بپذیرد کارهای شما را. (یادداشت مؤلف ).
هفت طفل جان شکر. [ هََ طِ ل ِ ش ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به معنی هفت شمع است که کنایه از سبعه ٔ سیاره باشد. (برهان ).
بشیر و شکر برآمدن . [ ب ِ رُ ش ِ ک َ ب َ دَ ] (مص مرکب ) بشیر و شکر پرورده شدن . (آنندراج ) : کجا بزهر سوءالم لب جواب گشایدشکر لبی که بشیر و شک...
شِکَر (در فارسی افغانستان: شَکَر یا بوره ) ماده‌ای است خوراکی با فرمول شیمیایی C12-H22-O11 و به صورت عام به تمامی مواد شیرین گفته می‌شود. شکر شامل گلو...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.