اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شماخ

نویسه گردانی: ŠMAḴ
شماخ . [ ش َم ْ ما ] (ع ص ) شامخ . بلند : نهری صحاب و جویی پرآب یافتند و کوهی شماخ و زمینی سنگلاخ . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 355).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
شماخ . [ ش َ ] (اِ) مخفف شاماخ است که پستان بند زنان یعنی پارچه ای که پستانهای خود را بدان بندند. (از برهان ) (ناظم الاطباء). مخفف شاماخ ...
شماخ . [ ش َ / ش َم ْ ما ] (اِخ ) نام پهلوانی ایرانی . (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ لغات شاهنامه ) : پذیره فرستاد شما...
شماخ . [ ش َ / ش َم ْ ما ] (اِخ ) ابن ضرار. نام شاعری تازی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (منتهی الارب ). از شاعران جاهلیت ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.