اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صائغ

نویسه گردانی: ṢAʼḠ
صائغ. [ ءِ ] (اِخ ) حکیم شهاب الدین محمدبن علی صایغ شهاب زرگر. از مذکوران خراسان و مشهوران جهان بوده است ، و در علم صیاغت ماهر،و بر صناعت شعر کامل ، و او را توحید است ، میگوید:
صنع بی عیبش ز... ۞ میکند
امر بی ریبش ز آبی درّ انور میکند
خاک را بر آب ...
داد... پناه هفت کشور میکند
در گلستان رضا...
... از خامه ٔ قدرت مصور میکند
نقش بند قدرتش بر وحشیان از خون ناب
در صمیم ناف آهو مشک اذفرمیکند
هر سَرِ مَه شحنه ٔ تکلیف او چون بندگان
حلقه ٔ ماه نو اندر گوش اختر میکند
کیمیاء رحمتش از بهر اسباب وجود
دامن کان را چو جیب غنچه پرزر میکند
صبح را تقدیر او از شیر چادر میدهد
شام را تدبیر او از قیر معجر میکند
موج دریای جلال بی زوالش هر بهار
کلبه های خاک را پر زرّ و زیور میکند
درج گوش غنچه را تشریف لؤلؤ میدهد
قحف لعل لاله را پر مشک و عنبر میکند
از نهیب دست برد قهر او در بوستان
چون فلک شاخ بنفشه قد چو چنبر میکند
گاه نرگس را ز زرّ پخته افسر میدهد
گاه سوسن را زسیم خام خنجر میکند.
و از اشعار او بیش از این استماع نیفتاده است . (لباب الالباب ج 2 ص 415).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
حسین صایغ.[ ح ُ س َ ن ِ ی ِ ] (اِخ ) ابن علی بن یزیدبن داودبن یزید نیشابوری مکنی به ابوعلی . وی محدث و پرکار و صاحب مؤلفات بود در 277 هَ ...
نظریه توسط «کلارک هال» در سال 1933 ارائه شده و توسط «کنت اسپنس» (1966) تکمیل شد. بر اساس این نظریه، «اجرا» نتیجه برهم کنش «سائق» در «عادت» است. بسط...
صایغ افریقی . [ ی ِ غ ِ اِ ] (اِخ ) رجوع به صائغ افریقی شود.
سائق الثریا. [ ءِ قُث ْ ث ُ رَی ْ یا ] (اِخ ) (فلک ) دَبَران .
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.