گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صادغ نویسه گردانی: ṢADḠ صادغ . [ دِ ] (ع اِ) دیک (خروس ) است ، جهت آنکه در ثلث آخر شب بسیار فریاد میکند. (فهرست مخزن الادویة) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۰۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه واژه معنی صادق پاشا صادق پاشا. [ دِ ] (اِخ ) مؤید. از خاندان آل عظم است در شام . وی در جیش عثمانی فریق اول بود و از جانب دولت به نمایندگی به کشور بلغار و نیز... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دودانگه ٔ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین ، 18000گزی ضیأآباد کنار راه شوسه . دامنه ، معتدل ، سکنه 175 تن ش... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک ، 14000گزی جنوب باختری فرمهین ، 4000گزی راه مالرو عمومی . کوه... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سربند بالای بخش سربند شهرستان اراک ، 18هزارگزی جنوب باختری آستانه . کوهستانی ، سردسیر، سکنه 266 نفر. ... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، 50000گزی جنوب خاوری سنندج و 4000گزی جنوب باشماق . جلگه ، سردسیر، سک... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حسین آباد بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، 40000گزی جنوب خاوری دیواندره و 3000گزی خاور راه شوسه ٔ سنندج... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از بخش روانسر شهرستان سنندج ، 7000گزی باختر روانسر و 4000گزی باختر راه اتومبیل رو روانسر به پاوه . دامنه ، سردسیر،... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار، 18000گزی شمال باختری خسروآباد کنار رودخانه ٔ سراب شهرک . تپه ماهور، سردسیر، سکن... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جلگه افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان ، 20000گزی جنوب باختری قصبه ٔ اسدآباد، 1000گزی باختر راه فر... صادق آباد صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده ، 1500گزی جنوب خاوری آباده و شوسه ٔ شیراز به اصفهان . جلگه ، معتدل ، س... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۱ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود