صادق
نویسه گردانی:
ṢADQ
صادق . [ دِ ] (اِخ ) ابن صالح . از مردم اصفهان . او راست : کتاب شاهد صادق که نسخه ای از آن در مدرسه ٔ اصری است . (احوال رودکی ص 511).
واژه های همانند
۱۰۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ثادغ . [ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ثَدْغ . شکننده .
عرق ثادق . [ ع ِ ق ِ دِ ] (اِخ ) یکی از دو عرق بصره است . رجوع به عرق ناهق شود.