اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صحف

نویسه گردانی: ṢḤF
صحف . [ ص ُ ] (ع اِ) مخفف صُحُف :
هر آن صحف کز ایزد آورده اند
بر او بود هر دین که گسترده اند.

اسدی .


تیهو گفتا به است سبزه ز سوسن ازآنک
فاتحه ٔ صحف باغ اوست گه فتح باب .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سهف . [ س َ هََ ] (ع مص ) سخت تشنه گردیدن . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) تشنگی سخت . (ناظم الاطباء).
سهف . [ س َ ](ع اِ) پشیز ماهی . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.