صدر.[ ص َ ] (اِخ ) سید صدر جهان . وی  یکی  از شعرای  فارسی زبان  و از مردم  قصبه ٔ پهانی  از خطه ٔ اود در هندوستان  می باشد، به  اکبر شاه  منسوب  بود و ببعض  مناصب  عالیه  رسید و به  سال  
990 هَ . ق . به  همراهی  همام  گیلانی  بسمت سفارت  به  ایران  رفت  و در بازگشت  از این  سفر ترفیع رتبت  یافت . صدر بغایت  سخی  بود و به  سال  
1027 به  سنی  که  از یکصد و بیست  سال  متجاوز بود درگذشت . او راست :
شکری  زان  لب  
 ۞  شیرین  چون  نصیب  من  نشد
دست  بر سر میزنم  دائم  ز حسرت  چون  مگس .
(قاموس  الاعلام  ترکی ).