صفار
نویسه گردانی:
ṢFAR
صفار. [ ص َف ْ فا ] (اِخ ) لیث بن معدل . رجوع به صفاریان و رجوع به لیث شود.
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
سفار. [ س ِ ] (ع اِ) مهار یا چرم یا آهن که بر پشت بینی استر نهند چنانکه حکمت مر اسب را. اسفرة و سفر و سفائر، جمع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) ...