اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صفی

نویسه گردانی: ṢFY
صفی . [ ص َ فی ی ] (ع ص ، اِ) دوست خالص . (منتهی الارب ). دوست صافی . (غیاث اللغات ). دوست گزیده . (مهذب الاسماء). دوست یگانه . (دهار). || خالص و گزیده از هر چیزی . (منتهی الارب ). برگزیده . (غیاث اللغات ). پالوده ٔ هر چیز. بی آمیغ :
آن بگهر هم کدر و هم صفی
هم محک و هم زر و هم صیرفی .

نظامی .


خود حقیقت معصیت باشد خفی
بس کدر کان را تو پنداری صفی .

مولوی .


نور حس با آن غلیظی مختفی است
چون خفی نبود ضیائی کان صفی است .

مولوی .


هر چه بر سفره و خوان تو نهند
هر چه در کام و دهان تو نهند
بخوری خواه کدر، خواه صفی
گاو و خر نیست بدین خوش علفی .

جامی .


|| گزیده از غنیمت که امام پیش از تقسیم برای خود اختیار کند. (منتهی الارب ). عبارت است از چیزهای نفیسی که پیغمبر (ص ) در جنگ با کفار از غنائم بدست می آورد و پیش از تقسیم آن را خاص خود می شمرد. (کشاف اصطلاحات الفنون ) (تعریفات جرجانی ). || ناقه ٔ بسیار شیر. ج ، صفایا. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). || خرمابن بسیاربار. (منتهی الارب ). || خرمابن که صبر نتواند کرد از آب . (مهذب الاسماء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاندیز بخش طرقبه شهرستان مشهد. در 10000گزی شمال خاوری طرقبه سر راه اتومبیل رو طرقبه به شاندیز. جلگه ...
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. در 66000گزی شمال باختری مشهد و 5000گزی شمال راه شوسه ٔ مشهد به قوچان...
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. در 15000گزی جنوب خاوری اسفراین . جلگه . معتدل . سکنه آن 33 تن . ...
صفی آباد. [ ص َ ](اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. در 45000گزی شمال سبزوار، سر راه اتومبیل رو بام و میان آباد. کوهستانی . معتدل . ...
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) نام دهستان مرکزی بخش صفی آباد شهرستان سبزوار است که از 10 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده مجموع نفوس آن 5201 تن . ...
صفی آباد. [ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. در 12000 گزی جنوب نیشابور. در جلگه و قسمتی از آن در شوره زار واقع ...
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان برزاوند شهرستان اردستان . در 55هزارگزی شمال شوسه ٔ کوهپایه به اصفهان . کوهستانی . معتدل . دارای 110 تن ...
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از بخش ابرقو شهرستان یزد. در 25هزارگزی جنوب باختری ابرقو و 2500گزی جنوب راه صدیق آباد به ابرقو. جلگه . معتدل . م...
صفی الحلی . [ ص َ یُل ْ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) رجوع به صفی الدین حلی شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۸ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.