 
        
            صنع
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ṢNʽ
    
							
    
								
        صنع. [ ص َ ] (ع  مص ) کردن  و ساختن  چیزی  را.  ||  نیکو تیمار کردن  اسب  را.  ||  (اِ) جانورکی  یا مرغی  است .  ||  (ص ) رجل  صنعالیدین ؛ مرد چربدست  و باریک کار و ماهر در کار و پیشه ٔ خود. (منتهی  الارب ). رجوع  به  ماده ٔ قبل  و دو ماده ٔ ذیل  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        ثنا گوئی . [ ث َ ] (حامص  مرکب ) مدح . ستایشگری .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ثنا کردن . [ ث َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اثناء، تثنیه . حمد و ستایش  کردن  : ثنا میکنم  ایزد پاک  راثریاده  طارم  تاک  را.ظهوری .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مجلس  سنا. [ م َ ل ِ س ِ س ِ ] (اِخ ) دومین  مجلس  قانونگذاری  ایران  که  طبق  اصل های  43، 44، 45 قانون  اساسی  تشکیل  می شود. (ترمینولوژی  حقوق  تأ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        سنا و شنبه . [ س ِ وَ شِم ْ ب َ ](اِخ ) (ناحیت ...) مرکب  از دو ناحیه  سنا و شنبه  است  که  میانه ٔ مشرق  و شمال  کالی  واقع است  و این  ناحیه  مشتمل ...