اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صور

نویسه گردانی: ṢWR
صور. [ ص َوْ وَ ] (اِخ ) یاقوت نویسد: موضعی است و گمان دارم از اعمال مدینه است . (معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
سور. [س ُ وَ ] (ع اِ) سوره های قرآن . (غیاث ). ج ِ سورة : فاتوا بعشر سُوَر مثله . (قرآن 11 / 13). و سور و آیات مصحف ... از بر میکنم . (سندبادنامه...
سور. (اِ) نام درختی است ۞ که در جنگلهای گرگان در دو ناحیه ٔ نزدیکی علی آباد و دره ٔ کتول میان قرای نرسوو الستان موجود است . (از جنگل شناس...
سور. [ س َ ] (ع مص ) اثر کردن شراب . (دهار) (از منتهی الارب ). || بدیوار برشدن . (المصادر زوزنی ) (دهار). بر دیوار برآمدن . (منتهی الارب ). || ...
سور. (اِخ ) بعضی از افغانان که به این لقب مشهورند. (برهان ).قومی از افغانان به این اسم مشهورند. (جهانگیری ).
سور. (اِخ ) دهی است از دهستان دیزجرود بخش عجب شیر شهرستان مراغه . دارای 348 تن سکنه . آب آن از چشمه سارها. محصول آنجا غلات . شغل اهالی زرا...
سور. [ س َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. دارای 1142 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، لبنیات ،...
ثور. [ ث َ ] (ع اِ) گاو نر. بَقر. || گاو فلک . گاو گردون . یکی از صور دوازده گانه ٔ منطقةالبروج میان حمل و جوزا و آن چون نیم گاوی تخیل شد...
ثور. [ ث َ ] (ع مص ) ثوران . انگیخته شدن گرد و دود و مانند آن . انگیخته شدن خشم و فتنه . || برجستن به غضب برای زدن کسی . || برانگیخته شد...
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) پدر بطنی است از مضر و منسوب بدان قبیله است سفیان بن سعید ثوری .
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) وادیی است به بلاد مزینه . || کوهی است به مدینه در شمالی احد و آن کوچک و مدور است . (منتهی الارب ). || کوهی است در...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۰ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.