اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صیف

نویسه گردانی: ṢYF
صیف . [ ص َ ] (ع اِ) تابستان . گرما یا ایام بعد ربیع. ج ، اَصیاف . (منتهی الارب ). تابستان . (دهار). موسم تابستان بمعنی ایام گرما. (غیاث اللغات ). تابستان . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). و صیف صائف مبالغه است ، یعنی تابستان گرم . (منتهی الارب ) :
تا به سال اندر سه ماه بود فصل ربیع
نه مه دیگر صیف است وخریف است و شتاست .

فرخی .


مدار چرخ کند آگهم ز لیل و نهار
مسیر چرخ خبر گویدم ز صیف و شتا.

مسعودسعد.


چه تراب و آب و چه باد و چه نار
چه خریف و صیف و چه دی چه بهار.

مولوی .


عمر گرانمایه در این صرف شد
تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا.

سعدی .


|| فی الصیف ضیعت اللبن ، در حق شخصی گویند که در کاری شتاب زدگی نماید و باز نادم شود. || باران تابستانی . (منتهی الارب ). || (مص ) در تابستان بجائی اقامت کردن . (منتهی الارب ) (مصادر زوزنی )(تاج المصادر بیهقی ). || باران تابستانی رسیدن زمین را. || به یک سو افتادن تیر ازنشانه . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کانی سیف . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت آربابا بخش بانه ٔ شهرستان سقز واقع در 25هزارگزی جنوب باختری بانه و 2هزارگزی مرز ایران و ع...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد. دارای 237 تن سکنه . آب آن از سیمین رود. محصول...
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) ابن عزالدین حسین سوری از پادشاهان غور که در غور و غزنین از 543 - 544 هَ . ق . حکومت کرد. و بهرامشاه او را ...
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) ابوبکر عادل سومین از سلسله ٔ ایوبیان مصر برادر سلطان سلاح الدین ایوبی او در 592 هَ . ق . جای نورالدین علی ...
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) احمد تفتازانی . رجوع به تفتازانی و احمد شود.
اعمال سیف . [ اَ ل ِ س َ ] (اِخ ) ناحیتی چند است (در اقلیم فارس ) بر کنار دریا همه گرمسیر و بیشتر عرب مقام دارند و آب و هوایش سخت مخالف بود...
سیف الدوله . [ س َ فُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) لقب محمودبن ابراهیم بن مسعودبن سبکتکین است . رجوع به تاریخ گزیده ص 389، آثار الباقیه ص 133 و ابراه...
سیف الدوله . [ س َ فُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) ابن منقذ. کامل بن علی بن مقلدبن نصربن منقذ کنانی معروف به ابن منقذ. از امرای صلاحیة متولد 526 و در س...
سیف الدوله . [ س َ فُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن عبداﷲبن تغلبی . وی در میافارقین بسال 303 هَ . ق . بدنیا آمد. و مردی شجاع ، مهذب و عالی...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۶ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.