صین
نویسه گردانی:
ṢYN
صین . (اِخ ) چین : و ملوک جهان را چنان مسخر گردانید که از روم و صین و هند خراج بدو میفرستادند. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ). رجوع به چین شود.
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
سین آباد. (اِخ )دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیّه . دارای 275 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و توتون . شغل اها...
قلعه سین . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 3هزارگزی خاور ورامین کنار راه شوسه و راه آهن...
کولشی سین . [ کُل ْ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ (اصطلاح پزشکی ) آلکالوئیدی است که نخستین بار در سال 1884 م . توسط هوده ۞ به حالت تبلور از انساج گ...
گیمیل سین . (اِخ ) یکی از پادشاهان سلسله ٔ سوم سلاطین اور (قرن 22 ق .م .) که بر نواحی کردستان سلطنت میکرده است . (کرد و پیوستگی نژادی و تا...
نارام سین . (اِخ ) ۞ نارامسن ، یکی از اعاظم پادشاهان مقتدر آکاد [ واقع در جنوب بین النهرین ، وادی فرات ] است که در حدود بیست و هفت قرن قب...
سین کیانگ. نام چینی ترکستان شرقی همسایه فرغانه در ازبکستان امروزی است. این استان در شمال شرقی چین واقع شده است از زمانهای بسیار دور منطقه خود گردان ...
حا میم عین سین قاف . [ ع َ ] (اِخ ) ح . م . ع . س . ق . نام سوره ٔ 42 قرآن مجید است . سورةالشوری . رجوع به حمعسق شود.