اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضراءة

نویسه گردانی: ḌRʼʼ
ضراءة. [ ض َ ءَ ] (ع مص ) آزمند و حریص گردیدن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ذراءة. [ ذُ ءَ ] (ع اِ) سپیدی که پدید آید در سر. (مهذب الاسماء).
ذراة. [ ذَ ] (اِخ ) حصنی در کوه جحاف به یَمَن .
ضراح . [ ض ِ ] (اِخ ) موضعی است ، و در اخبار نام آن آمده است . (معجم البلدان ).
ضراح . [ ض ِ ] (ع مص ) لگد زدن . (منتهی الارب ).
ضراح . [ ض َ ح ِ ] (ع اِ فعل ) اَضرح . دور کن و بینداز. (منتهی الارب ).
ضراح . [ ض ُ ] (اِخ ) خانه ای است در آسمان چهارم . (دهار) (مهذب الاسماء). بیت المعمور که قبله ٔ ملائکه است در آسمان چهارم . (منتخب اللغات ). ...
ضراح . [ ض َرْ را ] (اِخ ) از اعلام است . (منتهی الارب ).
ضرعة. [ ض َ رَ ع َ ] (ع ص ) رام . || متواضع. || خوار و حقیر. (منتهی الارب ).
ظراة. [ ظَ ] (اِخ ) نام جایگاهی است .
ذرعة. [ ذُ ع َ ] (ع اِ) ذریعة. وسیله ٔ دست آویز و آنچه بدو بدیگری پیوندند. سبب .
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.